دنیا لج کرده باهام
بس که گفتم رو برام
من دروغه خنده هام
من دروغه خنده هام
خیسِ خیسم خب از اشک
هی زمین خوردم همش
خالیه دور و برم
باز چی اومد به سرم
=)
خالی بود دستم من میترسیدم بری هیچی نگفتم
نمیخواستم که از چشمت بیافتم
من همه حرفامو گفتم
سعیمو کردم نگه دارم تو رو با همه سختی
من نبودم توی اون دنیا که ساختی
دیدی آخرش اما هر دو باختیم
برو ولی همه درارو پنجره هارو باز میذارم
تا که بیای خورشید و ماه رو
حتی خدارو قسم میدم
خیلی زیاد تا که بیای
یعنی میشه بیای
=)
یه موقع هایی حس و حال هیچی نیست
یه وقتا با همه اوکیی جز خودت
نمیفهمی چطوری صبح شده
انگار هیچ اپشنی نیست حالتو خوب کنه
انگار خدا این دفعه نمیرسه خوب موقع
به هیچ کاری نمیکشه حوصله ات
=)
شاید حق من نبوده شادی اصلا
قد بارونای انزلی باریدم من
کلی نقشتو روبروم بازی کردم
گاهی گریهم میگیره و گاهی بدتر
اینو مُشتایی که خوردن هرجایی میدونن
=)
همه کس و دار و ندارم،
بریدن چند سال پیش از من
هر چی میگی قطعاً درسته،
من باس صد بار میشکستم
نفهمیدم هر بار چی اصلاً،
به من و حرفام میبستن
ولی خب این حجمِ تنفر،
یهو داد بد کاری دستم
آدما شوخی شوخی زدن
گنجشکا جدی جدی مُردن
=)
مدل من نبود این همه نامردی
خوب نگاه کن ببین با من چیکار کردی
میدونم دلت می خواد دوباره برگردی
نه
میدونم دلت برام دوباره تنگ میشه
قلب من شیشه و قلب تو سنگ میشه
تنها دلخوشی ما همین یه زنگ میشه
نه
=)
حال همه ما خوب است
اما تو باور نکن؛
میدانی هر قلبی دردی دارد
فقط نحوه ی ابراز آن متفاوت است.
برخی آن را در چشمانشان
پنهان میکنند و برخی در لبخندشان !
|خسرو شکیبایی|
=)
به نظرم یه جا علی یاسینی معنی دلتنگی رو خیلی قشنگ میگه:
«من راضیم به دیدن تو از دور
از چند متری
با این بد ازت پرم
ببین من کم توقعم!
بیا بشین جر و بحث کنیم
داد بزن تورو بعد بغل کنم»
=)

واکنشها[ی پسندها]: ترنم واژه ها