خود مدیریتی به این معناست که شما میتوانید احساسات و رفتارهای تکانشی خود را کنترل کنید؛ این احساسات را به روشهای سالم مدیریت کرده و با شرایط در حال تغییر سازگار شوید.
۲. خودآگاهی
خودآگاهی یکی دیگر از مؤلفههای EI است. به این معناست که شما احساسات خود و چگونگی تأثیر آنها بر افکار و رفتارتان را بیشتر و بهتر از هر کسی میشناسید.
۳. آگاهی اجتماعی
آگاهی اجتماعی یعنی اینکه شما میتوانید احساسات، نیازها و نگرانیهای افراد دیگر را درک کنید، نشانههای عاطفی را دریافت کنید، از نظر اجتماعی احساس راحتی کرده و پویایی قدرت را در یک گروه یا سازمان تشخیص دهید.
۴. مدیریت روابط
شما میدانید که چگونه روابط خوب را ایجاد کرده و آن را حفظ کنید، به وضوح ارتباط برقرار کنید، الهام بخش دیگران باشید، در یک تیم به خوبی کار کرده و تعارض را مدیریت کنید. بر اساس این چهار مولفه میتوان پاسخ صحیحی به سؤال هوش هیجانی چیست ارائه داد. شناخت احساسات خود و کنترل و سازگار کردن آنها، درک احساسات و نگرانیهای دیگران و مدیریت روابط و تعارضات از مولفههای اصلی هوش هیجانی هستند.
در تعریف هوش هیجانی، عنوان کردیم که این هوش مجموعهای از مهارتها و رفتارهایی است که میتوان آنها را آموخت و توسعه داد. در این بخش به بررسی برخی از علائم مشخص از افراد با EI پایین و EI بالا، میپردازیم.
مثال هایی از به کارگیری هوش هیجانی در زندگی و کار
پرداختن به چند مثال ساده در مورد هوش عاطفی، به خوبی ماهیت آن را برای شما روشن خواهد کرد و میتوان بر اساس آن به سوال هوش هیجانی چیست و چه کاربردی دارد پاسخ داد.
نمونه ای از هوش هیجانی که در زندگی روزمره ما دیده میشود عبارت است از:
افراد موفق از کمبودهای خود غافل نیستند. با این حال، آنها انگیزهای برای بهبود هر روز خود دارند. برای تبدیل شدن به یک فرد موفق، باید خودآگاهی را توسعه دهید تا نقاط ضعف خود را بشناسید و بر آنها غلبه کنید.
مثالی از هوش هیجانی در محیط کار:
یک مدیر تجاری با هوش احساسی بالا با اعضای هیئت مدیره شرکت، شرکا، سایر سهامداران و حتی رقبای صنعت پیوند قوی دارد. اینها نمونههایی از هوش هیجانی در محیط کار هستند که با درک این که هوش هیجانی چیست میتوان به آنها دست یافت.
متن انگلیسی:
Emotional intelligence is often measured by tests such as the Mayer-Salovey-Caruso Emotional Intelligence Test.
ترجمه فارسی:
هوش عاطفی اغلب با تستهایی مانند تست هوش هیجانی مایر-سالوی-کاروسو اندازهگیری میشود.
در قسمتهای قبل اشاره کردیم که هوش هیجانی یکی از مولفههای اصلی موفقیت در کسب و کار است. از آنجایی که شخصیت هر فرد با دیگری تفاوت دارد، ایجاد هوش عاطفی در محیط کار نیازمند تلاش مداوم است. هر کسی که تا به حال در یک محیط کاری رسمی کار کرده، میتواند اهمیت افزایش همدلی در این فضا را تایید کند.
افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند یک محیط کار همدلانه ایجاد کنند. چند نمونه از کاربردهای هوش هیجانی در محیط کار در بخش زیر آورده شده است:
مردم بدون ترس از توهین، عقاید خود را با همکاران در میان میگذارند
شور و شوق کارمندان زمانی که ابتکارات جدید معرفی میشود، مشهود است
انعطافپذیری وجود دارد
کارمندان خارج از محل کار زمانی را با هم میگذرانند
مشارکت فعال در جلسات امری عادی است.
افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند یک محیط کار همدلانه ایجاد کنند.
هوش هیجانی را چگونه تقویت کنیم؟ پس از صحبت در مورد این که EI چیست و چه اهمیتی دارد، نوبت به معرفی راهکارهایی برای معرفی روش های بالا بردن هوش هیجانی میرسد. اقدامات زیر شما را به خودآگاهی، همدلی و مهارتهای اجتماعی بهتر هدایت میکند.
مراحل بالابردن هوش عاطفی
نحوه انجام آنها
مرحله اول
اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی چیست؟ باتوجه به تعریف هوش هیجانی، احساسات خود را بشناسید و سعی کنید در مورد آن صحبت کنید. در حال حاضر چه احساساتی دارید؟ میتوانید نام آنها را ذکر کنید؟ وقتی در یک موقعیت استرسزا قرار میگیرید، معمولاً چه احساساتی ایجاد میشود؟ یک لحظه وقت گذاشتن برای نامگذاری احساسات گامی مثبت در راستای افزایش بهرهوری ای کیو است.
گام دوم
سعی کنید از دیگران بازخورد دریافت کنید. با پرسش از مدیران، همکاران، دوستان یا خانواده، میزان درک خودتان را بررسی کنید. برای مثال، از آنها بپرسید که چگونه به موقعیتهای دشوار واکنش نشان میدهید، چقدر سازگار یا همدل هستید، و یا اینکه چقدر خوب یک درگیری را مدیریت میکنید.
مرحله سوم
مطالعه داستان دیگر افراد، همدلی را در ما بهبود میبخشد. خواندن داستانها از دیدگاه دیگران به ما کمک میکند تا در مورد افکار، انگیزهها و اعمال آنها بینش پیدا کنیم و به آگاهی اجتماعی دست یابیم.
ضعف هوش هیجانی یا هوش عاطفی پایین میتواند در موارد زیر به افراد ضربه بزند. مقایسه هوش هیجانی در افراد عادی و افراد مبتلا به افسردگی نشان داده است که هوش عاطفی ارتباط مستقیمی با سلامت روان دارد. برخی از مهمترین علائم هوش عاطفی پایین عبارتاند از:
کنترل عاطفی ضعیف افراد با EI پایین، اغلب در تنظیم احساسات خود مشکل دارند
تحقیقات نشان داده است که زنان اغلب در آزمونهای هوش هیجانی ای کیو یا همدلی نسبت به مردان نمرات بالاتری میگیرند، به ویژه اگر هوش عاطفی زنان از طریق پرسشنامه ضریب عاطفی (EQ-i) اندازهگیری شود.
تقویت مهارتهای هوش احساسی از دوران کودکی بیشترین اثر را بر ذهن دارد. تحقیقات نشان میدهد، کودکانی که هوش هیجانی بالاتری دارند بهتر میتوانند توجه کنند، در مدرسه مشارکت بیشتری داشته باشند و روابط مثبت و همدلی بیشتری را تجربه کنند.
هوش عاطفی شامل سه شایستگی اساسی مانند شناخت، بیان، درک مدیریت و تنظیم هیجانات است. اگرچه برخی از مهارتهای هوش عاطفی در افراد مختلف متفاوت هستند، اما میتوان با آموزش دادن به کودکان، این مهارت را در آنها تقویت کرد.