تکست

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #1
ماجرا خيلي ساده بود!
من فقط رفتم تا عطر بخرم
آقاي فروشنده بدون اينکه سوالي بپرسد رفت و شيشه‌ي عطري آورد.
هنوز سلام هم نکرده بودم که يک ژست فرانسوي گرفت و گفت..
ce parfume est costume pour vous
يعني اين عطر خيلي به شما مي‌آيد!
بو کردم و ديدم بله همان قبلي‌ست. گفتم نه اشتباه مي‌کنيد اين عطر اصلا به من نمي‌آيد!
لطفا عوضش کنيد. شيرين باشد و خنک!
با تعجب رفت و عطر ديگري آورد و بدون اينکه بو کنم گفتم همين خوب است. موقع رفتن گفت: ببخشيد، اما سليقه‌ي همراهتون بهتر بود، عطر قبلي رو مي‌گم.
خنديدم و زدم بيرون. درست مي‌گفت بنده‌ي خدا... اما آن عطر قبلي به من نه! به #تو مي‌آمد. اصلاً ولش کن.
من فقط آمده بودم اين عطر را عوض کنم. مثل چند روز قبل که مدل موهايم را عوض کردم! يا هفته‌ي پيش که نحوه‌ي خنديدنم را! يا ماه قبل که طرز نگاه کردنم را! من همه‌ي چيزهايي که دلت را مي‌برد، همه‌ي آن چيزهايي که به #تو مي‌آمد را عوض کردم.
شايد فردا نوبت خانه و پس فردا شهرم باشد...
نمي‌دانم! اما بگو ببينم #تو قرار است تا کي همراهم باشي؟! کم کم دارم خودم را هم عوض مي‌کنم... #تو چرا نمي‌روي از من!؟
هيچ فکر کردي که مي‌توانستم بروم از يک عطر فروشي ديگر عطر بخرم؟! اصلاً چرا رفتم آنجا هر چند مي‌دانستم من را مي‌شناسد و امکان دارد اين حرف‌ها را بزند.
هر چند مي‌دانستم، اما رفتم.
مي‌داني...
خودزني فقط اين نيست که چاقو برداري و بيفتي به جانت، يا خودت را به در و ديوار بزني، يا چه مي‌دانم، با سر بروي توي شيشه!
گاهي گوش دادن يک آهنگ، پياده روي در يک خيابان، يا همين ماجراي ساده‌ي خريدن عطر از خودزنی هم خودزني‌تر است...
#تو چرا نمي‌روی از من؟!
 

امضا
g.sky
نام موضوع : تلخ نویس
دسته : تکست

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #2
ما دخترها
برایِ عاشقِ مَردی شدن،
نیازی بـه تیپُ چهره یِ فوق العـاده، قدِ بلنــد یا چالِ عمیقِ گونه، لبخندِ دلبـر و اخمِ جذاب نداریم...
ما دختـرها برایِ عاشق شدن اصلا دنبالِ دلیل نمی‌گـردیم...
بی هــوا یکی میاد تو دلمونُ موندگار میشه...
بدونِ این که در بزنه و مقدمه بچینـه و برامون شعرهایِ عاشقانه بخــونه...
یهــو میادُ، میشه صاحبِ همه‌یِ دنیایِ کوچیکمون...
چهارخونه‌یِ پیراهنش میشـه چاردیواریِ آرامشمون، میشـه دیـوِ داستان‌هایِ دلبرمون...
مـردِ شعرایِ بی قافیه‌مون...
میشه شاهِ بی تاجُ تختِ قصـرِ دلمون...
ما دختـرا یهـو دلمون سـُــر میخـوره سمتِ یه مـردی که
نه اسبِ آرزوها رو سواره و نـه قد و بالاش شبیه مدل‌هایِ اروپایی...
یهــو دلمون میـره واسه سادگیِ لبخندای یه آدمِ معمولی...
یه آدمِ معمولی که هیچیش شبیـه رویاها نیست...
یه مـردی که سادگی از نگاهش و کلمه به کلمه‌یِ حرفاش میباره...
یه مــردی که ساده‌ست ولی،
"مَــرده"...
معمولیــه ولی،
"واقعیه"...
مردهایِ واقعی شبیه قصـه‌ها نیستـن اما
کلی قصـه بلدن برایِ شب‌هایی که بی‌خـوابی و کلی امنیت تو آغوششونه واسه وقتایِ بی پناهی...
دلیلِ عاشق شدنِ ما دخترهـا فقط
دیدنِ یه "مــرد"ِ واقعیه و بس...
یه مــردِ واقعـی...
 

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #3
"اولین ها همیشه ماندگارند" قانون خاطرات می گوید هر چیزی را که برای اولین بار در زندگی تجربه می کنیم، در ذهنمان تبدیل به یک حفره ی عمیق می شود، حفره ای که هرگز جایش با هیچ خاطره ی دیگری پر نخواهد شد...
اولین ها هر چقدر هم کهنه و قدیمی باشند در ذهنمان حک شده اند... آنقدر پررنگ هستند که تمام تکرار های بعد از آن هم نمی توانند خاطراتش را کمرنگ کنند... درست مثل اسم معلم کلاس اول که در ذهنمان پررنگ تر از معلم های دیگر است...!
اولین ها علایق و نفرت های ما را می سازند. مثل مزه ی اولین خرمالویی که خورده ایم، اگر نارس و گس باشد و دهنمان را جمع کند دیگر هیچوقت خرمالو نمی خوریم و اگر شیرین و رسیده باشد از محبوبترین میوه هایمان می شود...
اما در زندگی همه چیز به سادگی دوست داشتن یا دوست نداشتن یک خرمالو نیست... گاهی اولین ها مسیر زندگیمان را کاملا تغییر می دهند... اولین اعتماد ، اولین خواستن ، اولین دوست داشتن باعث شکل گیری ذهنیتی در ما می شود که عوض کردن آن گاهی سال ها طول می کشد...
هیچ انسانی گوشه گیر، ترسو، بی اعتماد، بدبین و تنها به دنیا نیامده است؛ تجربه ی اولین اتفاقات در زندگی هر انسانی باعث به وجود آمدن تفاوت در دیدگاه و زندگی آن ها می شود... اولین ها باعث می شوند آدم ها بخواهند دوباره آن اتفاق خاص را تجربه کنند یا از آن فراری باشند...
مراقب اولین ها باشید
"اولین ها همیشه ماندگارند"
 

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #4
فکر میکردم اگر “فلان اتفاق” بیفته، میمیرم،
فلان اتفاق افتاد و نَمُردم.
فکر میکردم اگر “فلان دوستم” با من قطع ارتباط کنه، میمیرم،
فلان دوستم با من قطعِ ارتباط کرد و نَمُردم.
فکر میکردم اگر “فلان رشته” قبول نشم، میمیرم،
فلان رشته قبول نشدم و نَمُردم.
فکر میکردم اگر “فلان شرکت” مصاحبه‌ی منو قبول نکنه و استخدام نشم، میمیرم،
فلان شرکت استخدامم نکرد و نَمُردم.
فکر میکردم اگر از مادرم، پدرم، خواهرم و بهترین دوستم، “فلان حرف” رو بشنوم، میمیرم،
از تک‌تکِ این آدما، فلان حرفو شنیدم و نَمُردم.
فکر میکردم اگر “بی‌پول” باشم، بمیرم،
از همیشه بی‌پول‌تر شدم و نَمُردم.
فکر میکردم اگر “فلان عشق” از یادم بره، بمیرم،
عشق فراموشم شد و نَمُردم.

رفیق!
سختیِ زندگی تورو نمیکُشه،
ریشه‌ی زندگیتو وسطِ خاکِ اصالت محکم میکنه؛
طاقت بیار،
سبز میشی..🌱🕊
 

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #5
میدونی بعضی اوقات فکر میکنم
که اگه سختی نکشیده بودم
الان یه آدم لوسِ بی‌دست و پا بودم...
که تا تَقی به توقی میخورد، میشکستم...
نمیتونستم بلند بشم...
کمر خم میکردم و تسلیم مشکلات میشدم...
اما من اون الماسیم
که از دل تمام فشارها و سختی ها بیرون اومده...
شاید اگه من همیشه غرق رفاه و آسایش بودم
آرامش الانمو نداشتم...
سختی ها آدم رو سخت و محکم میکنه...
فراز و نشیب های زندگی آدم رو قدرتمند میکنه...
زمین خوردن ها تو رو به مرور زمان تبدیل به قهرمان میکنه...
قهرمانی که الگوش فقط و فقط کسی هست که تو آینه میبینه...
سختی ها الماس درونتو نمایان میکنه...
عزیزِ من
سختی ها رو سخت نگیر...
اونا تو رو سرسخت میکنن...
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Tabassoum

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #6
ولی واقعا چطوری دلتون تنگ نمیشه؟!
چطوری انقدر صبورین؟!
چطوری انقدر بی‌تفاوتین؟!
چطور میتونین رها کنین آدمایی رو که دوستتون دارن؟!
بعد راحت نفس بکشین..! راه برین..! بخندین..! غذا بخورین..! تفریح کنین..! یا از زندگی لذت ببرین..!
شاید مشکل از اینجاست، که شما اصلا ما رو دوس ندارین..!
وگرنه آدم وقتی یکی رو دوس داشته باشه، هم دلتنگ میشه..! هم بیقرار..! هم سِمِجْ..!
هم احساس خفگی میکنه..!
هم پاهاش جون راه رفتن نداره..!
هم خنده رو لباش نمیاد..!
هم آب خوش از گلوش پایین نمیره..!
و هم دنیا براش میشه زندون..!
آره شاید مشکل از اینه که اونقدری که ما دوستتون داریم، شما دوستمون ندارین...
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Tabassoum

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #7
اینکه میگن «تو عصبانیت حلوا خیرات نمی کنن»
همش برای توجیه کردن حرفاییه که اون موقع زدن و موقعیتشون به خطر افتاده.
آدما توی عصبانیت حرفایی رو میزنن که همیشه
بهشون فکر کردن،حرفایی که
اعتقادشونه حرفایی که هی با خودشون
درباره ی شما تکرار کردن.حرفایی که باورشون دارن.
اگر کسی حتی توی عصبانیت وسط داد و بیداداش
هنوزم حرفاش بوی دوست داشتن می داد
اون آدم از ته قلبش شما رو دوست داره
مراقب این آدم باشین...
 

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #8
همه‌ی آدم‌ها روی کسایی که دوسشون دارن یه حساب دیگه‌ای باز میکنن و توقع یک سری رفتارهارو ندارن...
اما وقتی زدن تو برجکت و بر خلافِ تصورت رفتار کردن
انگار دنیا برات تموم میشه
روزات رنگ غم می‌گیره و تاریک میشه
اما بعد از چند مدت
هر چقدر خلافِ تصورت رفتار کنن
دیگه برات اهمیتی نداره،
دیگه دلت سیاه نمیشه
دیگه بغض راهه گلوتو نمیگیره
فقط تو دلت میگی خب از این آدم
بیشتر از اینا هم توقع نمیرفت
و میشینی راحت به زندگیت ادامه میدی
بعضی وقتا ادما خودشون،
خودشونو از چشمت میندازن
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Tabassoum

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #9
قطعا یه روزی به همه کارای گذشته مون میخندیم،منتها برای بعضی خنده‌ها،بهای زیادی دادیم :)

#بغض_پنهان
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Tabassoum

G.sky

1,016
پسندها
135
امتیاز
کاربر طلایی
کاربر طلایی
تاریخ ثبت‌نام
2022/12/12
نوشته‌ها
1,286
مدال‌ها
15
محل سکونت
گرگان
  • نویسنده موضوع
  • #10
من همه تلاشمو میکنم که با همه خوب و مهربون باشم
تا حد امکان هم دلم نمیخواد آدمای اطرافم رو از دست بدم..
ولی اگر یه روزی کار به جایی رسید که حذفشون کردم
هیچوقت بهشون فرصت دوباره نمیدم و
حاضر نیستم به زندگیم برگردن..
چون من نمیتونم به صورت فردی لبخند بزنم و
باهاش خوش و بش کنم که یه روزی دلمو شکسته
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Tabassoum

موضوعات مشابه

به جمع خانواده پاتوق خوش آمدید

بر روی دکمه های زیر کلیک کنید

تمامی موضوعات و پست های مکتوب بیانگر دیدگاه نویسنده است و به هیچ وجه بیانگر دیدگاه مدیریت انجمن نیست.

بالا