اختلالات تجزیهای یا گسستی باعث میشود بیمار از افکار، احساسات، خاطرات یا احساس هویت خود جدا شود. ممکن است افراد در زمان رویداد آسیبزا یا ساعات و روزهای بعد از آن دچار این اختلال شوند. ممکن است شخص رویداد را غیرواقعی تصور کند یا خود را خارج از آن رویداد ببیند. انگار رویداد را از تلویزیون تماشا میکند. معمولا این نوع اختلال بدون درمان برطرف میشود.
۴ نوع اختلال تجزیهای وجود دارد که شامل موارد زیر هستند.
فراموشی تجزیه ای
زمانیکه شخص نمیتواند جزئیات یک موقعیت استرسزا را به خاطر بیاورد. بیمار متوجه ازدستدادن حافظه خود میشود. فراموشی ممکن است چند روز تا چند سال طول بکشد. گاهی ممکن است این بیماری با اختلال دیگری مانند اختلال اضطراب مرتبط باشد.
اختلال مسخ شخصیت
بیمارانی که دچار اختلال مسخ شخصیت هستند، احساس جدایی از زندگی، افکار و احساسات خود میکنند. این افراد در ارتباط عاطفی با خود دچار مشکل هستند. این حالت شبیه تماشای یک شخصیت در فیلمی خستهکننده است. این بیماران مشکلات تمرکز و حافظه دارند. در مراحل پیشرفته بیماری، شخص حتی نمیتواند خود را در آینه تشخیص دهد.
شدیدترین نوع اختلال تجزیهای این اختلال بوده و جز بحثبرانگیزترین حالات این بیماری است. در گذشته به اختلال هویت تجزیهای اختلال شخصیت چندگانه میگفتند. در این بیماری دو یا چند شخصیت در فرد بیمار همزیستی میکنند. این حالات شخصیتی روی رفتار بیمار تاثیر میگذارد. اما شخص از آنها اطلاعی نداشته و آن را نقص حافظه بهحساب میآورد. این بیماران معمولا همیشه دچار اختلال فراموشی تجزیهای هم میشوند.
در گذشته به این دسته از بیماریها اختلالات جسمانی گفتهمیشد. اختلالات علائم جسمانی دستهای از بیماری های اعصاب و روان هستند که علائم جسمی در آن برجسته بوده اما توضیح فیزیکی قابل تشخیصی برای آن وجود ندارد. زمانی که برای نشانه فیزیکی توضیح پزشکی وجود نداشته باشد و در کنار آن افکار، احساسات و رفتارهای غیرعادی ایجاد شود، احتمالا شخص دچار اختلال علائم جسمانی است. این نوع اختلالات شامل موارد زیر میشود.
اختلال علائم جسمی
در این نوع اختلال شخص بهقدری با علائم فیزیکی درگیر میشود که عملکرد کلی او در زندگی مختل میشود. در نتیجه شخص دچار پریشانی عاطفی میشود. البته علائم فیزیکی آنقدر جدی نیستند که از تحمل شخص خارج باشند. اما واکنش افراطی به آن میتواند تاثیر منفی روی زندگی بیمار ایجاد کند.
این بیماران از وجود یک بیماری خطرناک و جدی در نگرانی هستند. در این اختلال شخص بیشازحد نگران عملکرد بدن خود است و این اطمینان را دارد که به بیماری جدی مبتلا شده یا در آینده مبتلا میشود. حتی اگر در چکاپ و آزمایشهای پزشکی هیچ مورد مشکوکی مشاهده نشود، شخص اطمینان حاصل نمیکند.
در این بیماری شخص علائم حسی یا حرکتی را تجربه میکند. اما توضیح پزشکی برای آن وجود ندارد. معمولا شخص بعد از تجربه آسیب فیزیکی یا رویداد استرسزا دچار این اختلال میشود.
اختلال ساختگی
این اختلال قبلا به طور مجزا بررسی میشد، اما امروزه در دسته بیماریهای علائم جسمانی قرار گرفتهاست. شخص در این اختلال علائم بیماری را ایجاد کرده یا آن را مبالغه میکند. بیمار برای جلبتوجه وانمود به بیماری میکند.
در اختلال علائم جسمانی بیمار برای جلب توجه، وانمود میکند که بیمار است.
اختلالات خوردن جز بیماری های روانی جدی هستند که تعداد افراد مبتلا به آنها در حال افزایش است. بسیاری از این بیماران برای مدت طولانی این بیماری را تشخیص نداده و برای درمان آنها اقدامی نمیکنند. رژیم غذایی، افسردگی و نارضایتی از بدن از مهمترین دلایل ابتلا به این اختلالات است.
بی اشتهایی عصبی
بیمارانی که دچار اختلال بی اشتهایی عصبی هستند، غذای محدودی مصرف میکنند. این اقدام باعث کاهش وزن شدید میشود. بیماران دچار اختلال بیاشتهایی عصبی ترس از افزایش وزن دارند. بیشتر این بیماران کموزن هستند. اما ممکن است شخص بیمار در محدوده وزن طبیعی یا بالاتر از حد متوسط هم باشد.
پرخوری عصبی باعث خوردن زیاد غذا و سپس جبران این پرخوری میشود. این بیماران بعد از خوردن غذای زیاد با رفتارهای جبرانی مانند استفراغ، استفاده از داروهای ملین یا ورزش بیشازحد پرخوری را جبران میکنند.
اختلال نشخوار
این بیماران غذایی که قبلا جویده و بلعیده شدهاست، بیرون ریخته یا مجدد قورت میدهند. این اختلال میتواند در هر سنی از نوزادی تا بزرگسالی ایجاد شود. این اختلال در افرادی که دچار بیماری افسردگی، اضطراب یا دیگر اختلالات اعصاب و روان هستند، بیشتر شایع است.
افرادی که دچار این بیماری هستند، هوس مواد غیرخوراکی مانند خاک، رنگ یا صابون میکنند. این بیماری بیشتر در کودکان خردسال دیدهمیشود. در زنان باردار هم احتمال ایجاد آن وجود دارد. گاهی کمبود مواد مغذی در بدن باعث هوس غیرغذایی میشود.
اختلال پرخوری
اختلال پرخوری با دورههای پرخوری مشخص میشود. در این دورهها شخص بیشازحد معمول غذا خورده و تا زمانی که به طور ناراحتکننده سیر شود، به خوردن ادامه میدهد. شخص بعد از خوردن ممکن است دچار افسردگی یا انزجار شود؛ اما رفتارهای جبرانی انجام نمیدهد.
اختلالات خوردن از بیماری های اعصاب و روان شایع هستند که تعداد افراد مبتلا به آنها در حال افزایش است. عواملی مانند رژیم غذایی سخت، افسردگی و نارضایتی از بدن باعث بروز چنین اختلالاتی میشود.