آموزشی 10 قانون رمان نویسی

[ترنم واژه ها]

هنر رمان نویسی برای کسانی که تا به حال رمان ننوشته‌اند، ممکن است اسرارآمیز به نظر برسد. داستان نویسی بر دو اصل خلاقیت و انضباط استوار است. اگر به این دو اصل پایبند باشید، نتایج چشمگیری بدست خواهید آورد. خوشبختانه اگر به این فرایند متعهد باشید، نتایج شگفت انگیزی را تجربه خواهید کرد.

1. بی وقفه بخوانید. کتابهایی که در کودکی میخوانیم در بزرگسالی بر روی سبک نوشتن ما تاثیر می‌گذارند. با کتاب خواندن زیاد، میتوانید از محضر بزرگترین و به نام ترین نویسندگان تاریخ بیاموزید.
2. چک لیستی از جزییات تهیه کنید. به انگیزه‌های خود برای نوشتن فکر کنید، و سپس چک لیستی از جزییاتی که میخواهید در داستان‌تان وارد کنید بسازید. تضمینی وجود ندارد که شما را از بد نوشتن نجات دهد اما به هر جهت ابزاری مفید است.
3. عادات خوب را در خود شکل دهید. بیشتر نویسندگان مبتدی باید بین شغل نویسندگی با سایر مسئولیتهایشان تعادل ایجاد کنند. کنار گذاشتن اوقاتی برای نوشتن گامی مهم است. زمان نوشتن میتواند صبح زود یا آخر شب یا در زمان ساعت نهار باشد، اما آن را ثابت نگه دارید و روی الویت دادن به آن زمان اصرار کنید. همچنین میتوانید فضایی مخصوص نوشتن برای خود در نظر بگیرید.

 

[ترنم واژه ها]

1. هوشمندانه از زمان محدود خود استفاده کنید. قبل از شروع به نوشتن، به ایده‌ها فکر کنید. جایی که داستان را رها کرده‌اید به خود یادآوری کنید یا برای چیزی که در آن فرصت زمانی میخواهید بدان دست پیدا کنید برنامه ریزی ذهنی داشته باشید. برخی از افراد روزانه ۲۰۰۰ کلمه می‌نویسند. برخی کلمات را نمی‌شمارند و برخی روزها را به خواندن، یا تحقیق کردن اختصاص می‌دهند. تعیین کردن اهداف روزانه صرف نظر از هر شیوه‌ای که انتخاب میکنید مفید است. این کار باعث می‌شود زمان باارزش نوشتن را صرف نگاه کردن به یک صفحه خالی نکنید.
2. با یک ویراستار در ارتباط باشید. ویراستارها بخش مهمی از روند چاپ داستان شما هستند. یک ویراستار خوب از شما نویسنده بهتری می‌سازد، اما یک ویراستار بد دید هنری شما را مخدوش میکند. به آثار قبلی ویراستاران نگاه کنید، با آنها درباره انتظارات‌تان صحبت کنید، و به دنبال برقراری یک ارتباط شخصی باشید. ارتباط خوب بین نویسنده و ویراستار تفاوت زیادی در روند ویرایش ایجاد می‌کند.
3. برای نوشتن اولین پیش نویس به خود استرس راه ندهید. تهیه پیش نویس تمرینی برای به روی کاغذ در آوردن ایده‌های شماست. همیشه زمان برای بازبینی آنچه نوشته‌اید وجود دارد. مرتبا تعداد کلمات خود را نشمارید. اولین پیش نویس کتاب باید به شکل بداهه نوشته شود. بعداً می‌توانید در مورد اینکه آیا کلمات درستی انتخاب کرده‌اید یا بیش از حد از علامت تعجب گذاشته‌اید، وسواس به خرج دهید.
4. در پیش نویس دوم به دنبال موضوعات غافلگیر کننده باشید. پیش نویس دوم مربوط به یافتن نکات غافلگیرکننده و شکل دادن به داستان است. اگر از مضامینی که در نوشته خود آورده‌اید راضی هستید آنها را تقویت کنید. از طرفی ممکن است مجبور شوید بعضی قسمتها را از پیش نویس اول حذف کنید.داستان نویسی شما را مجبور می‌کند از برخی نکات داستانی بگذرید زیرا وظیفه شما به عنوان نویسنده پرداختن به کتاب است نه به احساسات شخصی خود.

 

[ترنم واژه ها]

1. با کاراکترها شروع کنید. وقتی خواننده کتاب میخواند دنبال مضمون آن نمی‌گردد. یک داستان خوب از طرحی جذاب با کاراکترهایی قوی ناشی می‌شود. این یعنی به یک کاراکتر اصلی که به اندازه کافی پیچیده است که میتواند قوس واقعی کاراکتر را حفظ کند و کاراکترهایی مکملی که به زیرطرح‌های داستان انگیزه کافی می‌دهند نیاز دارید
2. به خاطر هنر بنویسید و تحلیلهای تجاری را برای بعد بگذارید. ژانر مفهومی است که توسط ناشران و منتقدان ادبی ایجاد شده است. ندانستن یا فکر نکردن در مورد ژانر کتاب مفید است زیرا در مورد انتظارات آن ژانر آزادی عمل بیشتری به شما می‌دهد و میتوانید با ساختار و سوژه داستان بازی کنید. وظیفه شما این است که بهترین نسخه از کتابتان را ارائه دهید. بگذارید دیگران نگران ژانر کتاب شما باشند. اجازه ندهید تجزیه و تحلیل ژانری به روند نوشتن شما نفوذ کند.
3. قوانین برای شکسته شدن وضع شده‌اند. هر نویسنده به شیوه‌ای متفاوت کار می‌کند. بعضی نویسندگان مستقیما از ابتدا تا انتها؛ برخی قسمت قسمت و برخی دیگر جمله به جمله کار می‌کنند. از امتحان کردن تکنیکها، لحن‌ها و سبکهای مختلف نهراسید. مثلا میتوانید بین زاویه دید اول شخص و سوم شخص جابه جا شوید یا دستور زبان را به شکل اشتباهی به کار ببرید. البته این به این معنی نیست که قوانین کاربردی ندارند بلکه به این معنی است که نویسندگان لازم نیست تک تک قوانین را اجرا کنند.

توجه داشته باشید که این قوانین برای سایر اشکال داستان نویسی نیز صادق است مانند داستان کوتاه یا نمایشنامه. حتی محدود به کتابهای داستانی نیستند و یک داستان مستند میتواند با همین اصول نوشته شود. اگر قبل از نوشتن این اصول را به خاطر داشته باشید، میتوانید سبک و زاویه دید خود را حفظ کنید و در عین حال نظم و انضباطی که هر نویسنده‌ای برای داستان نویسی نیاز دارد را اعمال کنید.

«پایان»