نکته 6: برای اینکه زاویه دید اول شخص و سوم شخص را در یک داستان بکار برید دلیل محکمی داشته باشید
یکی از روش های تعریف صدای شخصیت این است که یک دیدگاه را بصورت زاویه دید اول شخص ("من، خود، خودم") و دیگری را با زاویه دید سوم شخص ("او، آنها") بیان کنیم.
با این حال، اگر تصمیم به استفاده از این روش دارید، باید با دقت این کار را انجام دهید. استفاده از زاویه دید اول شخص و سوم شخص در یک داستان ممکن است برای برخی از خوانندگان گیج کننده باشد و ممکن است ایجاد حس هماهنگی در کل رمان برای شما دشوارتر شود.
با این وجود، برخی از رمان ها از این ترفند به خوبی استفاده می کنند. فقط از خود بپرسید که چرا می خواهید زاویه دید اول شخص و سوم شخص را در داستان مخلوط کنید. موارد زیر را در نظر بگیرید:
- تجربه داستان توسط خوانندگان با تغییر زاویه دید به زاویه دید دیگر چه تغییری می کند؟
- آیا می خواهید فاصله بیشتری بین شخصیت ها ایجاد کنید؟
- آیا اطلاعاتی وجود دارد که شما باید پنهان کنید، که به طور معقول با زاویه دید اول شخص امکان پذیر نیست؟
- آیا یکی از شخصیت ها نسبت به شخصیت دیگر سردتر و تحلیلی تر است و می خواهید تفاوت را برجسته کنید؟
البته این ها تنها دلایلی نیستند که ممکن است بخواهید زوایای دید را با هم مخلوط کنید. فقط مطمئن شوید که تصمیم شما فکر شده است و داستان را به طور مؤثر به جلو پیش می برد. تا زمانی که بی دلیل این کار را انجام ندهید انجام آن ایرادی ندارد.
نکته 7: تغییر زاویه دید را از خواننده پنهان نکنید
یکی از مهمترین قوانین نوشتن این است که نباید خواننده را گیج کنید. هنگام نوشتن براساس زاویه دید چند شخصیت، به یاد داشته باشید که خوانندگان نمی دانند که شما شخصیت های زاویه دید را تغییر می دهید، مگر اینکه به آنها بگویید. برای انجام این کار دو روش آسان و موثر وجود دارد.
زاویه دید را در ابتدای هر فصل تغییر دهید
اطمینان حاصل کنید که بلافاصله به خوانندگان اطلاع می دهید که زاویه دید تغییر کرده است. ساده ترین راه برای انجام این کار این است که هر فصل را مانند "بازی تاج و تخت" با اسامی شخصیت ها شروع کنید.
شخصیت زاویه دید جدید خود را به سرعت در شروع هر صحنه مشخص کنید
اگر تغییر زاویه دید در شروع فصل با ساختار پیرنگ شما همخوانی ندارد، می توانید این کار را در وقفه یک صحنه نیز انجام دهید. فقط مطمئن شوید که از جمله اول بلافاصله زاویه دید جدید را از طریق فضاسازی صدای متمایز و شخصیت های موجود مشخص می کنید. چیزی مثل:
به محض اینکه هنری وارد قطار شد، فهمید که اشتباه بزرگی مرتکب شده است.
یا:
مِری نمی توانست باور کند که آماده پذیرش خواسته مایکل است.
هر کاری که می کنید، زاویه دید را در وسط یک صحنه تغییر ندهید. این کار دنبال کردن داستان را بسیار دشوار می کند. بنابراین اگر از دیدگاه یک شخصیت صحنه را ایجاد کرده اید، ناگهان شروع به توصیف از زاویه دید شخصیت دیگر نکنید.
به یاد داشته باشید، نوشتن یک هنر است، اما این بدان معنا نیست که هیچ دستورالعملی برای سهولت کار وجود ندارد. نوشتن از زاویه دید چند شخصیت یک کار چالش برانگیز اما رضایت بخش است. دفعه بعدی که قصد نوشتن داشتید، از خود بپرسید: افزودن زاویه دید شخصیت دیگر چگونه داستان را تغییر می دهد؟ با حذف یکی از شخصیت های زاویه دید داستان چه تغییری می کند؟ از تجربه کردن نترسید!
پایان