- نویسنده موضوع
- #1
روانشناسی و نوشتن داستان بسیار به هم نزدیک اند زیرا هر دو مستلزم درک نحوه تفکر و رفتار مردم هستند. البته شما برای نوشتن یک داستان خوب نیازی به مدرک روانشناسی ندارید، فقط باید در مورد اطرافیان خود حس کنجکاوی بالایی داشته باشید.
دلیل آن هر چه باشد، داستان شما با یک مشکل روبرو شده است.
شاید هم شما از آن دسته نویسندگانی باشید که همه چیز را از قبل طرح ریزی می کنید. ایده های داستان، اهداف و رویدادهای صحنه را ترسیم می کنید، و سعی می کنید روند داستان را از ابتدا تا انتها مشخص کنید. اما در مقطعی از داستان، مسیر خود را گم می کنید، یا عناصر داستان آنچنان که می خواستید به هم پیوند نمی خورند.
ممکن است شخصیتی که ایجاد کرده اید شخصیت مناسبی برای ارائه ایده داستان شما نیست. یا ممکن است قسمت هایی از ایده شما مبتنی بر رفتار واقع بینانه انسانی نیست و با واقعیت هم خوانی ندارند.
اینها فقط چند نمونه از مواردی هستند که باید توجه به آن ها به شما کمک می کند بتوانید داستانی را بنویسید که مورد توجه مخاطب قرار گیرد. داشتن بینشی در روانشناسی رفتار انسان می تواند دقیقاً همان چیزی باشد که شما نیاز دارید تا مشکلات داستان خود را برطرف کنید و خود را در مسیر رسیدن به موفقیت قرار دهید.
من روانشناس نیستم و فقط این موضوع بنظرم جالب می آید و ارزش پرداختن به آن را دارد. امیدوارم که بتوانم توصیه های خوبی درباره روانشناسی و نوشتن ارائه دهم.
ارتباط روانشناسی و نوشتن داستان
شاید شما از آن دسته نویسندگانی باشید که ناگهان یک ایده داستانی را شروع می کنید و شخصیت داستانتان در حین نوشتن در ذهنتان شکل می گیرد. اما بعد از سه یا چهار فصل، ساختار داستانی از هم می پاشد و شما نمی دانید دلیل آن چیست. شاید رفتار شخصیت شما مطابق با الزامات داستان نباشد. شاید انگیزه های شخصیت شما منطقی به نظر نمی رسند. شاید برای ماندن در ذهن شخصیت داستان خود دچار مشکل شده باشید و نمی توانید داستان را با توجه به برداشت های وی فیلتر کنید.دلیل آن هر چه باشد، داستان شما با یک مشکل روبرو شده است.
شاید هم شما از آن دسته نویسندگانی باشید که همه چیز را از قبل طرح ریزی می کنید. ایده های داستان، اهداف و رویدادهای صحنه را ترسیم می کنید، و سعی می کنید روند داستان را از ابتدا تا انتها مشخص کنید. اما در مقطعی از داستان، مسیر خود را گم می کنید، یا عناصر داستان آنچنان که می خواستید به هم پیوند نمی خورند.
ممکن است شخصیتی که ایجاد کرده اید شخصیت مناسبی برای ارائه ایده داستان شما نیست. یا ممکن است قسمت هایی از ایده شما مبتنی بر رفتار واقع بینانه انسانی نیست و با واقعیت هم خوانی ندارند.
اینها فقط چند نمونه از مواردی هستند که باید توجه به آن ها به شما کمک می کند بتوانید داستانی را بنویسید که مورد توجه مخاطب قرار گیرد. داشتن بینشی در روانشناسی رفتار انسان می تواند دقیقاً همان چیزی باشد که شما نیاز دارید تا مشکلات داستان خود را برطرف کنید و خود را در مسیر رسیدن به موفقیت قرار دهید.
من روانشناس نیستم و فقط این موضوع بنظرم جالب می آید و ارزش پرداختن به آن را دارد. امیدوارم که بتوانم توصیه های خوبی درباره روانشناسی و نوشتن ارائه دهم.
نام موضوع : استفاده علم روانشناسی و نوشتن
دسته : آموزش نویسندگی