انجمن رمان نویسی پاتوق رمان

شاهدخت
شاهدخت
هوم
وای
داشم چلاغه دستش😂
SILENCER
SILENCER
واو
خوشبخت بشی خواهر کوچولوی من!
اصلا دلم نمیخواد بدمت دست اون یالغوزی که ندیدم:/
SILENCER
SILENCER
چراا
شاهدخت
شاهدخت
😂😂
میشم
عاقا یه چی میگی حواست به دهن منم باشه پاره نشه😂
شاهدخت
شاهدخت
درضمن من برادرم، مومنان برادران یک دیگرن
😂😎 خاور خفن تره ولی
شاهدخت
شاهدخت
از شیش متری بننگگگ افتاده پایین
SILENCER
SILENCER
خخ باشه خو
ناموصا؟ دستش شاد.
شاهدخت
شاهدخت
شاهدخت
درساتو خوب بخونا
فک کنم منم باید باز بخونم
شاهدخت
شاهدخت
میخام بکوبم بیام اونجا درخواست مهریه بدم😂😂😂تو هم وکیلم بشو
SILENCER
SILENCER
بیا آغوشم بازه برات خاور باربی😂
۱۴۰۰۰ سکه بخوا نتونست بده جرش بده
شاهدخت
شاهدخت
😂😂😂
120 مثقال طلای 18و 1000 شاخه گل نرگس زدم
SILENCER
SILENCER
چرا ۱۸؟ چرا ۲۴ نه؟
SILENCER
SILENCER
آفرین
ترنم واژه ها
ترنم واژه ها
عجب!
تموم شد؟!
😒😒😒😒

گلی مبارک باشه🧚🏻‍♀️
شاهدخت شاهدخت
شاهدخت
شاهدخت
رسممونه کا
شاهدخت
شاهدخت
😂
تشکر+خجالت
♡I’m MALAkeH
♡I’m MALAkeH
منم میخوام بیام عروسی لنتیا.😥😂
شاهدخت
شاهدخت
بیا بیا😂🤤
♡I’m MALAkeH
♡I’m MALAkeH
کجاست تا همین فردا پاشم بیام؟😅😂

به جمع خانواده پاتوق خوش آمدید

بر روی دکمه های زیر کلیک کنید

تمامی موضوعات و پست های مکتوب بیانگر دیدگاه نویسنده است و به هیچ وجه بیانگر دیدگاه مدیریت انجمن نیست.

بالا