تو که دلت پیش خودمه؛ چرا غرورتو له نمیکنی
راه میری رو تیغ دو لبه؛ ولی دستامو ول نمیکنی
نشون میدی همه چی خوبه ولی من که میدونم فرق راست و دروغتو…
منم نشون میدم سرم شلوغه؛ ولی حتی دارم آمار عبور مرورتو
ثانیههایی که باور نداشتم بدون اون سر بشه شد باور نداشتم بتونم نفس بکشم نفس کشیدم و اون تمام غیر ممکنها رو برام ممکن کرد ازش ممنونم برای اینکه با حقیقتها رو به روم کرد
قسمتی از جانم تسخیر فردی شد که نیست و چه سخت دلگیرم از هوای سرد بارانی چه دلگیرم از قطرههای بارانی که این چنین شیشه را خیس میکند و عین خیالش نیست کسی در ان خانه ویران میشود
+
اووو پ مشهدی هستی