کاربرد هشتگ: زندگی_رواله

یک حس خاص فراموشی را محتاجم یک احساس پوچی لازمم هست و یک حکمی که دل نباشد می‌خواهم #زندگی_رواله

در تاریکی اعماق یاقوت به آهستگی، ترانهٔ عشق می‌نوازم #زندگی_رواله

سایه سیاه شبانگاهت مرا دیوانه‌ی رخ زیبایت کرد #زندگی_رواله

زندگی هر چیزی را که خواستم به من داد، ولی لحظه‌ای بعد دیگر برایم ارزشی نداشت، این قانون عجیبی است. پس چرا تو برایم عادی نمی‌شوی... . مجازات عاشقی چیست؟ من مجازات آن را به دوش می‌کشم فقط بگویید که چیست؟ #زندگی_رواله

ثانیه‌ها بی تو چقدر کند می‌گذرند و من هنوز در خیالت پرسه میزنم #زندگی_رواله

انچنان در خود شکسته‌ام که فریادم به کسی نرسد انچنان غرقم در شبی که سپیدی ان دیدنی نیست #زندگی_رواله

ثانیه‌هایی که باور نداشتم بدون اون سر بشه شد باور نداشتم بتونم نفس بکشم نفس کشیدم و اون تمام غیر ممکن‌ها رو برام ممکن کرد ازش ممنونم برای اینکه با حقیقت‌ها رو به روم کرد #زندگی_رواله

در تالابی از خون خویش احساس تنگی نفس را دارم در دورترین و نزدیک‌ترین نقطه جهان دوستی غریب دارم که برایش حاضرم تمام دارایی از سر نداریم را فدا کنم #زندگی_رواله

قسمتی از جانم تسخیر فردی شد که نیست و چه سخت دلگیرم از هوای سرد بارانی چه دلگیرم از قطره‌های بارانی که این چنین شیشه را خیس می‌کند و عین خیالش نیست کسی در ان خانه ویران میشود #زندگی_رواله

یه جایی از زندگی می‌خوای برگردی به چند روز پیش که با کارهای لغو و بیهوده تباه کردی اما راه برگشتی نیست فقط می‌تونی امروزت رو این لحظه‌ات رو بسازی پس الانت رو رنگی کن سخته ولی طبیعت زندگی همینه #زندگی_رواله

رو زندگیم رو پوش سفید انداختم؛ کردم تو تابوت، خاکش کردم و بی‌هوا فقط می‌خندیدم به تلخی‌ها می‌خندیدم تا اروم بشم. #زندگی_رواله

دوست دارم بمونم کنارت بخونم برات تا وقت هست باشم باهات و بگیرم دستاتو #زندگی_رواله

خط و نشون کشیدن و قدرت نشان دادن، که هنر نیست. محبت کردن و تنها نگذاشتن هم نشانه‌ی قدرتی بی‌پایان و هنر حقیقی است #زندگی_رواله

نمی‌خواهم درد تنهایی نابودم کند پس خودم فاصله می‌گیرم از مردم این شهر آلوده #زندگی_رواله

خستگی‌هایم را در آغوش گرفتم امید‌هایم را پرواز دادم و بعد حقیقت‌های غم بار را دیدم. بعد از رفتن امیدهایم خوشی‌های دروغین از حقیقت‌ها پرده برداشته‌اند. #زندگی_رواله

از اینکه کسی به فکرت نباشه بعد تو این همه همشون رو یاد کنی خنده‌ی تلخی رو میکاره کنار لبت تا از همشون با خنده‌ی لب و درد قلب رد بشی دوست داشتن همینه دیگه #زندگی_رواله

اهای سردی زمستان گاهی به ما رحم کن سرمای وجودت قلبم را یخ می‌کند باعث می‌شوی بر خاطرات سرپوش گذاشته مروری بشود و زخم‌ها دوباره سوزان شوند. #زندگی_رواله

میخوام بهت بگم ازت متنفرم بودنت باعث عذابم میشه اما تو که برات مهم نیست پس بهتره تو خودم احساس تنفرم رو خفه کنم تا به تو بگم و بی‌تفاوت باشی #زندگی_رواله

خستگی صدا و لرزش دست‌ها که دلیل بر پیری نیست گاهی نبودت باعث این عذاب میشه #زندگی_رواله

دل که بگیر و نفرت در آن لانه کند چاره‌ای نیست جز درد و زجری که منجر به انزجار از تن می‌شود #زندگی_رواله