نقد آثار نقد داستان کوتاه تائوئیزم | هلیا فکوری

[arsha.Srmast~]

بسم تعالی

نام اثر : تائوئیزم {تاپیک تایپ | کلیک کنید }
نویسنده : هلیا فکوری | ARAM_F
ژانر : تراژدی
منتقد : @arefeh.
خلاصه :​

سرنوشت، بازی‌گردان بی‌رحمی‌ست و نقشه‌ی بازی‌هایش را برای بازیکنانش، تلخ می‌چیند. قربانی این بازی ناجوانمردانه‌اش، می‌شود لیلا، که سرنوشت او را از مهر آغوش مادر ربوده و به دست سنگدلی‌های پدرش سپرده‌. دخترک، غمگین و گلایه‌مند، به زندگی امیدوار است؛ اما خام‌تر از آنی است که بداند سرنوشت به همین ناگواری رضایت نمی‌دهد... .

​

مدیریت تالار نقد

 

[.arefeh]

نقد داستان کوتاه : «تائوئیزم»

عنوان: «معرفی کوتاه ، ترغیب و شناساندن اثر و به خاطر سپردن رمان ».
عنوان شما از چهار بخش تشکیل شده است که اندکی باعث طولانی شدن آن شده است و کنی به خاطر سپردن آرا را دشوار میکند اما عنوان خاص و کمیابیست.
خلاصه: «معرفی کوتاه از رمان و ترغیب خوانندگان به ادامه و شروع رمان».
خلاصه کافیست و اطلاعات لازم داستان را داراست اما در بخش آخر «ببینیم دخترک تا مجا زندگی را تاب می آورد» برای خلاصه نویسی چندان مناسب نیست، پیشنهاد میشود این بخش حذف ویا تغییر کند که حتی از مشخص شدن پایان داستان هم جلوگیری شود.

مقدمه: «سرآغاز رمان و تصور اولیه مخاطب از ابتدای رمان».
مقدمه شما جذاب و از جملات ادبی استفاده شده است و مرتبط با ادامه داستان نیز میباشد.
جلد: «داستان شما فاقد جلد است».
ژانر:«نوع پیش رویه روند داستانی».
ژانر شما تراژدی است که با داستان شما ارتباط خوبی برقرار کرده و کاملا مرتبط میباشد.
مونولوگ:«تک گویی راوی و بیشتر«به شیوه ادبی». دیالوگ: گفتگوهای کاراکتر های داستانی با یکدیگر که حامل اطلاعات درون داستان نیز هستند.
درپارت اول مونولوگ ها به خوبی جایگذاری شده اند و راوی«اول شخص» به درستی آنهارا بیان میکند، اما در دیالوگ گاهی از لحن محاوره ای خارج و به سمت ادبی حس پیدا میکند که مناسب نیست مانند بخش«آیا من تمام این هارو برنامه ریزی کردم...تا یک قربانی».

پیرنگ:«درون مایه یا طرح اصلی داستان».
از همان ابتدا مشخص میشود پیرنگ داستان شما چه بوده و چه «چراهایی» در داستان وجود دارد که مخاطبان و کاراکتر را به دنبال جستجوی پاسخ این چرا های متعدد وادار میکند و کاملا با داستان شما به خوبی تلفیق شده است.
ساختمان اثر:«برسی بخش اصلی داستان که روند داستانی را در پی دارد».
گاهی کلمات ادبی راوی به کلمات محاوره ای تغییر میکند به خصوص در گفتگوهای درونیش مانند«چنگول»، که برای شیوه گفتار ادبی منلسب نیستند. در پارت های اولیه «تاپارت چهارم» کمی روند داستان کند هست اما از «پارت هفتم» داستان انگار پخته تر و آماده تر میشود، پیشنهاد میشود درپارت های اولیه هم یا اطلاعات اشخلص را گسترش دهید ،یا به توصیفات و اتفاقات بیفزایید.
نثر:«نوع گفتگو یا زبان داستانی».
نثر داستان ادبی هست که به خوبی از عده ادای کلمات و جملات برآمدید و خیلی کم کلمات محاوره ای در داستان خودنمایی میکنند.
زاویه دید:« نوع روایت کننده داستان».
زاویه دید داستان شما«دانای کل»هست
صحنه سازی:«توصیف و پرداختن به جزییات مکان ها و فضای داستان». متاسفانه صحنه سازی ضعیف است وکوچه ها و خانه خیلی کم توصیف شده اند، لطفا کمی بیشتر به جزئیات مکان ها بپردازید.

شخصیت سازی:«پرداختن و توصیف کاراکتر های داستانی». به ظواهر اشخاص و اخلاقیات و احساسات درونی آنها به خوبی پرداخته شده است و ضعف چندانی ندارد اما کنی بیشتر به ظاهر کاراکتر های اصلی بپردازید.

توصیفات: «پرداختن به جزییات داستان مانند اشخاص، مکان، زمان، فصل و..». هیچ سن و سالی در داستان وجودندارد نه برای اشخاص و نه در روند داستان،پیشنهاد میشود حداقل سن کاراکترها«که کاملا مهم هستند»و اشاره ای به سالی که داستان در آن اتفاق میفتد داشته باشید.

ایرادات نگارشی: در بعضی از پارت ها کمی ایرادات تایپی دیده میشود که پیش از این هم به آن پرداختم، اما علائم نگارشی به خوبی و به جا استفاده شده اند.

کلام آخر: داستان شما جذاب و زاویه دید متفاوتی در نوع ژانر خود دارد، شروع جذب کننده و اتفاقات زیادی را در پی دارد و حس حال داستان را به خوبی تداعی میکند، هرنکته ای که گفته شد فقط در جهت اثر گذاری بیشتر داستان شما بوده است.
باتشکر