حقشه ... یکی میخواد گند کاریاشو ندونه خودش ... یکی آفتاب مهتاب ندیده میخواد البته اونی که میگی دوست شده باهاش آفتاب مهتاب ندیده نیست خواهر یه مثال هست لایقشه
انجمن رمان نویسی پاتوق رمان
ترنم واژه ها
اره اره مدونم جالب اون که دوست شده باهاش همچی میدونست 
گوشیش دستم بود دیدم پیام داد از خنده ترکیدم
گوشیش دستم بود دیدم پیام داد از خنده ترکیدم
SETI_G
خخخخخ خدایا من میگم این ادما خرن بخدا حالم از این گند کاریا بهم میخوره خرن مردم اخه اخرش که چی؟ مطمئن باش اونم تاریخ مصرفش گذشت میره یکی دیگه
این افراد جز پایین آوردن ارزش خودشون هیچ گوهی نسیبشون نمیشه
این افراد جز پایین آوردن ارزش خودشون هیچ گوهی نسیبشون نمیشه
ترنم واژه ها
هوم نظری ندارم اونا خر نیستن خر منم بخدااا
هوووم همچی میدونست هاااا وای یعنی میخوام بگم تو به امید چی رفتی میخوام زنگ بزنم بگم برات زن پیدا کردم
خداااایی زنگ بزنم
هوووم همچی میدونست هاااا وای یعنی میخوام بگم تو به امید چی رفتی میخوام زنگ بزنم بگم برات زن پیدا کردم
خداااایی زنگ بزنم
SETI_G
نه ولش کن جان مت
SETI_G
بابا قول میدم یکم شه اونم تاریخش تمام میشه
ترنم واژه ها
ستی برای مهسا خاستگار اومده ییعنی چییییی
SETI_G
خبرا خوب می رسه ها یعنی نداره که حقشه بی شعور بازی در میاره، میگم برو جلو مثل ماست میمونه
ترنم واژه ها
مثل ماست نیست یکسری مشکل ها هست که باهاش صحبت کردم تا دو صبح حرف زدم بباهاش قبول کرد بره بعد عروسی داییت
SETI_G
میدونم براش توضیح دادم ولی خب تقصیر مهسام نیست سر اون داد می کشه خودش باید مشکلش و حل کنه نه اینکه بخواد مهسا رو دل سرد کنه میدونی منظورم و که؟ ما دخترا همو بهتر درک میکنیم
ترنم واژه ها
دقیقا باهاش صحبت کردم کاملا همچی توضیح دادم خیلی جدی اونم همچی قبول کرد فقط میخوام انجام نده
SETI_G
منم باهاش مثلاااا قهرم گفتم زنگ بزن عذر خواهی کن بعد با من بحرف میگه خواهر منی با مهسا میگم هردوش
ترنم واژه ها
گناه داره ستی روش فشار ه بخدا
SETI_G
میگی تو تری من داداش خودم و میشناسم جونمم براش میدم ولی بعضی کاراش اشتباهه باید بفهمه
ترنم واژه ها
درست میگی دخالت نمیکنم ببخشید
SETI_G
منظورم این نبود میگم بعضی جاها حرکاتش اشتباهه، مثلا وقتی این موضوع رو فهمید سر مهسا داد کشید مگه دست مهسائه؟ خوب اون چه گناهی داشت پسر عموش اومد خواستگاریش؟ میگه تو یه کار کردی که جلو اومد
میگم بعضی جاها حرکاتش اشتباهه، مثلا وقتی این موضوع رو فهمید سر مهسا داد کشید مگه دست مهسائه؟ خوب اون چه گناهی داشت پسر عموش اومد خواستگاریش؟ میگه تو یه کار کردی که جلو اومد
ترنم واژه ها
نمدونم والا تو میشناسیش دیگه
SETI_G
بله الان کبکش خروس میخونه
SETI_G
به مامانم گفت
به جمع خانواده پاتوق خوش آمدید
بر روی دکمه های زیر کلیک کنید
تمامی موضوعات و پست های مکتوب بیانگر دیدگاه نویسنده است و به هیچ وجه بیانگر دیدگاه مدیریت انجمن نیست.
یعنی ترکیدم هاااا هر هر فقط میخندم به مامانم گفتم هنگ کرد