- نویسنده موضوع
- #11
سریع خم شدم لپتاپ رو که زیر میز وسط حال بود رو گذاشتم روی میز، صفحه اش رو باز کردم
روشنش کردم منتظر شدم تا ویندوز بالا بیاد.
بعد از لود شدن لپتاپ و پدیدار شدن صفحه دسکتاپ دست به کار شدم، شروع کردم به سرچ این اَپ برو اون اَپ برو.
بعد از کلی تایپ تونستم از قابلیتی که زمانی در گذشته کنارش گذاشته بودم بعد از مدتها استفاده کنم، اون شماره رو هَک کنم.
با نمایان شدن اسم و فامیل شخص مد نظر متعجب و مبهوت خیره به صفحه رو به روم بودم!
به پشتی کاناپه تکیه دادم، چشمهام صفحه لپتاپ رو میکاوید.
(فهیمه آویدان)
خیره شدم به عکس دخترک درون صفحه، مو های خرمایی، ابرو های کشیده کمونی، صورتی سفید بدون جوش، چشمای مشکی، دماغ کمی گوشتی ولی متناسب صورت، لب هایی که مثل خط بود ولی کمی گوشتی و صورتی بود.
پیرسینگ روی بینیش و عینک دور مشکی روی صورتش بدجور خودنمایی میکرد!
با فکر به اون پیج فیک سریع به سمت گوشیم شیرجه زدم، و بعد از وارد پیج اون پیج فیک شدن آیدیش رو سرچ زدم تو لپتاپم بعد از چند دقیقه فهمیدم بله، حتی پیج هم مال خودشه
نمیفهمیدم بعد از این همه وقت چرا دوباره فیلش یاد هندستون کرده؟ برای چی؟ دقیقا به چه علت؟
کلی سوال تو سرم بود؛ که با تکون دادن سرم همشون از ذهنم پریدن.
بعد از کپی گرفتن اطلاعات این خانوم دم دستگاهم رو جمع کردم کنار گذاشتم؛ دوباره به حالت لَش قبل دراومدم خیره شدم به سقف.
چهره اش ثانیه ای از ذهنم پاک نمیشد باز دوباره سوالات به ذهنم خطور کرد.
برای خلاصی از این حجم سوال، روی کاناپه دراز میکشم سعی میکنم چُرت کوتاهی بزنم.
نگاهم روی ساعت قفل میشه، یک ربع یک.
خوبه! یکم استراحت مغزم رو آروم میکنه.
چشمهام رو میبندم که زود وارد دنیای تاریکی میشم.
روشنش کردم منتظر شدم تا ویندوز بالا بیاد.
بعد از لود شدن لپتاپ و پدیدار شدن صفحه دسکتاپ دست به کار شدم، شروع کردم به سرچ این اَپ برو اون اَپ برو.
بعد از کلی تایپ تونستم از قابلیتی که زمانی در گذشته کنارش گذاشته بودم بعد از مدتها استفاده کنم، اون شماره رو هَک کنم.
با نمایان شدن اسم و فامیل شخص مد نظر متعجب و مبهوت خیره به صفحه رو به روم بودم!
به پشتی کاناپه تکیه دادم، چشمهام صفحه لپتاپ رو میکاوید.
(فهیمه آویدان)
خیره شدم به عکس دخترک درون صفحه، مو های خرمایی، ابرو های کشیده کمونی، صورتی سفید بدون جوش، چشمای مشکی، دماغ کمی گوشتی ولی متناسب صورت، لب هایی که مثل خط بود ولی کمی گوشتی و صورتی بود.
پیرسینگ روی بینیش و عینک دور مشکی روی صورتش بدجور خودنمایی میکرد!
با فکر به اون پیج فیک سریع به سمت گوشیم شیرجه زدم، و بعد از وارد پیج اون پیج فیک شدن آیدیش رو سرچ زدم تو لپتاپم بعد از چند دقیقه فهمیدم بله، حتی پیج هم مال خودشه
نمیفهمیدم بعد از این همه وقت چرا دوباره فیلش یاد هندستون کرده؟ برای چی؟ دقیقا به چه علت؟
کلی سوال تو سرم بود؛ که با تکون دادن سرم همشون از ذهنم پریدن.
بعد از کپی گرفتن اطلاعات این خانوم دم دستگاهم رو جمع کردم کنار گذاشتم؛ دوباره به حالت لَش قبل دراومدم خیره شدم به سقف.
چهره اش ثانیه ای از ذهنم پاک نمیشد باز دوباره سوالات به ذهنم خطور کرد.
برای خلاصی از این حجم سوال، روی کاناپه دراز میکشم سعی میکنم چُرت کوتاهی بزنم.
نگاهم روی ساعت قفل میشه، یک ربع یک.
خوبه! یکم استراحت مغزم رو آروم میکنه.
چشمهام رو میبندم که زود وارد دنیای تاریکی میشم.
آخرین ویرایش: